من بچه‌ شهرستان نمی‌دانستم خیابان راه‌آهن کجاست. من را سوار ماشین کردند و با ضرب و شتم [مقابل تیمارستان] پیاده کردند و به من آمپول زدند. آن‌موقع نمی‌دانستم کجا هستم. ناگهان وارد حالت خلسه شدم. تا صبح هیچ نفهمیدم.

من را به شکل صلیب به تخت بستند. آمپول و قرص می‌دادند. کارهای خلافی که رویم نمی‌شود بگویم انجام دادند. کم‌ترین آن‌که ادرار خودشان را عمدی کنترل نمی‌کردند و روی ما می‌پاشیدند. یک کار دیگر را نمی‌توانم بگویم. آن‌ را هم انجام می‌دادند.

به من گفتند باید امروز به حمام بروی. گفتم من مشکلی ندارم. اما همه را لخت [چند بار تکرار می‌کند] کردند. گفتم این دور از شخصیت و انسانیت است. اما همه را لخت کردند و با آن‌ها مسخره‌بازی درمی‌آوردند. من زیر بار نرفتم. اما آن صحنه را دیدم. من [در امین آباد] افول و فنای انسانسیت را دیدم.

 آن‌جا ظرف غذا، قاشق و لیوان مشترک است. یعنی قاشقی که در دهان من می‌رود در دهان همه می‌رود. اگر من مریضی داشته باشم، همه می‌گیرند. اگر هم بگویم [اعتراض کنم] مشت و لگد می‌خورم و تهدید به ایزوله می‌کنند. خودم نمی‌دانم چه مریضی گرفتم. حافظه‌ام را از دست داده‌ام. شماره خانمم را هم نوشته‌ام و با او تماس می‌گیرم. این هم به خاطر فشاری بود که شب تا صبح روی من انجام می‌شد.

من واقعا افول انسانیت را در امین آباد دیدم.

. . .
در شبکه‌های اجتماعی بازگو کنید:

من را به شکل صلیب به تخت بستند. آمپول و قرص می‌دادند. کارهای خلافی که رویم نمی‌شود بگویم انجام دادند.
کم‌ترین آنکه ادرار خودشان را عمدی کنترل نمی‌کردند و روی ما می‌پاشیدند.
من واقعا افول انسانیت را در امین آباد دیدم.

بهنام محجوبی روایت را بخوانید ...

از ساعت ۱۲ ظهر تا ۱۰ شب زیر کتک بودیم. حس می‌کردم دیگر زنده نخواهم ماند.
وحشت اصلاً برای بیان حس و حالم کافی نیست. احساس می‌کنم مایع داغی از بدنم خارج می‌شود.
لالِ لالم. حتی وقتی کتکم می‌زنند، نمی‌توانم ناله کنم.

سپیده قلیان روایت را بخوانید ...

توی ماشین با الفاظ رکیک من را خطاب می‌کردند. یکی از مأمورها با باتون مدام به سینه‌هایم ضربه می‌زد و فحاشی می‌کرد.
آنقدر محکم و پشت سرِ هم باتونش را روی سینه‌ام فشار می‌داد که تا چند روز احساس می‌کردم قفسه‌ی سینه‌ام سوراخ شده.
دست‌ها و چشم‌هایم بسته بود، فقط صداها را می‌شنیدم و نمی‌دانستم که چه کسی دارد به بدنم ضربه می‌زند و چه کسی فحش می‌دهد.

بهنام محجوبی
سپیده قلیان
ناشناس